وعدهای که صادق میماند!
- شناسه خبر: 36657
- تاریخ و زمان ارسال: 26 فروردین 1404 ساعت 10:12

🔻وعده صادق یک میتوانست خیلی زودتر از ۲۵ فروردین ۴۰۳ اتفاق بیفتد، اگر فرماندهی کل قوا هم همچون برخی کنشگران سیاسی، تصمیمات جدی حاکمیتی را از سر احساسات هیجانی میگرفتند و تصمیم کلان امنیتی- نظامی را با رجزخوانیهای جنگ روانی اشتباه میگرفتند! اما حضرت آیتالله خامنهای زمانی تصمیم به انجام این حمله گرفتند که بزرگترین حامیان اسرائیل هم در اوج موضع جانبدارانه نسبت به صهیونیستها فقط توانستند در لفظ، ایران را محکوم کنند، اما کسی در عمل برای دفاع از اسرائیل، اسلحه بهدست نگرفت.
🔻و البته وعده صادق یک میتوانست اصلاً هم صورت نگیرد، نه در ۲۵ فروردین ۴۰۳ و نه در هیچ وقت دیگری، اگر فرماندهی کل قوا همچون برخی کنشگران سیاسی دیگر، عزت ملی را جدی نمیگرفتند یا با فراموشی عرف بینالملل، حمله به سفارت ایران را حمله به «خاک» کشورمان تعبیر نمیکردند و از این تجاوز آشکار با تغافل میگذشتند. اما ایشان از همان پیام اولیه تسلیت برای ترور مقامات نظامی کشورمان در حمله به سفارت ایران در سوریه، از «مجازات» رژیم به دست «دلاورمردان ما» گفتند و شنیدههای غیررسمی هم از تأکید ایشان برای پاسخ به صهیونیستها از داخل «خاک» کشور خودمان حکایت میکرد.
🔻این رفتار ایران با اسرائیل، ۶ ماه بعد از وعده صادق یک، در نماز جمعه و در کلام حضرت آیتالله خامنهای اینگونه تصریح شد که «نه تعلّل میکنیم، نه شتابزده میشویم»؛ آن هم چه زمانی؛ در هنگامهای که سیدحسن نصرالله ترور شده بود و جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر از دست دادن همپیمان عزیز و وفادار خود، زیر فشار انتقاد آشنا و بیگانه هم رفته بود، بیگانه به طعنه و شعف که چطور ایران نتوانست مانع این ترور شود و آشنا به اعتراض و خشم که چرا ایران پس از ترور اسماعیل هنیه، وعده صادق بعدی را عملی نکرد که به زعمشان مانع ترور سید شود. در گیرودار چنین هنگامهای آمیخته از غم و خشم و حرمان و فشار سیاسی و امنیتی و اجتماعی و…، رهبر انقلاب ایستاد و از سیاست ایران در مقابل اسرائیل دفاع کرد. دفاعی که هم انجام وعده صادق یک و دو را در بر میگرفت و هم عدم انجام حملهای را که برخی دوست داشتند وعده صادق سه باشد.
🔻در اولین سالگرد انجام وعده صادق یک، سخن گفتن از اینکه این حمله، فراتر از یک حمله نظامی، معادلهای بود که ژئوپلیتیک منطقه را در روزهای حساسی که میگذراند، تغییر داد، شاید همچنان سخت باشد. چه آنکه در این یک سال، ایران و محور مقاومت روزهای سختی از فقدان را گذراندند، اما اتفاقات تلخی که رژیمصهیونیستی همیشه مترصد انجام آنها بود، یعنی ترور رهبران مقاومت و عملیاتهایی از این دست، همچون ماجرای پیجرها، گرچه پس از وعده صادق روی داد، اما دلیل بی فایده بودن آن نبود و وعده صادق قرار نبود بازدارنده آن باشد.
🔻وعده صادق معادلهای جدید برای منطقه تعریف کرد و آن هم ورود ایران به فاز نظامی مستقیم در پاسخ به حمله اسرائیل به خاک خود یا هر جایی است که در حکم حمله به خاکش است. این اتفاق که پیش از این فقط در مواضع سیاسی بیان میشد، حالا به عمل رسیده بود که آن هم البته محدود بود و میتواند به درستی فقط «یک آغاز» تعبیر شود. آغازی بر فصل جدید زیست نامشروع اسرائیل در منطقه غرب آسیا که تنشهای میان ایران و رژیمصهیونیستی را به قبل و بعد خود تقسیم میکند. نتیجه وعده صادق چنین چیزی است، نه آنکه انتظار داشته باشیم که رژیمصهیونیستی از همه برنامههای تروریستی خود که سالها برای اجرایشان نقشه کشیده و مترصد فرصت اجرا بوده، با اجرای وعده صادق دست بکشد!
🔻بازدارندگی با آن مفهوم فانتزی که در ذهن برخی افراد وجود دارد که اگر حمله کنیم، نمیزند، در دنیای سیاسی نمیتواند میان ایران و اسرائیل معنا یابد. چه آنکه دو طرف مترصد ضربه زدن به همدیگر هستند و از هر فرصتی برای چنین کاری بهره میبرند، لذا هر حمله و پاسخی، بهانه حمله و پاسخ بعدی است و نباید انتظار داشت طرفی دست از دشمنی با طرف مقابل بردارد. طبعاً ما معتقدیم رژیم نامشروع با ملتی جعلی و سرزمینی اشغالی در مسیر اضمحلال است و محور مقاومت پیروز میدان خواهد بود، اما توحش صهیونیسم تا آخرین نفسها دست و پا خواهد زد. چه آنکه بر سر موجودیت خود در حال جنگ است. این همه را گفتیم که نتیجه بگیریم، وعده جمهوری اسلامی ایران برای مبارزه با صهیونیست، وعده حقی است که در همه عمر این نظام تحقق یافته است و با افتخار هم بیان میشود. وعدهای که متناسب با اتفاقات روی داده، در برههای هم از مسیر نظامی و حمله مستقیم محقق شد و صرفنظر از نتیجه، باید محقق میشد تا حمله به خاکی که در حکم خاک ایران است، بیجواب نماند. هر آنچه پس از این حمله روی داد، چیزی از صداقت جمهوری اسلامی در تحقق آن کم نمیکند و وعده صادق برای همیشه وعدهای صادق باقی میماند.